2388 - «رضا میرپنج» حتی سواد خواندن و نوشتنِ درستی نداشت، بهطوری که روزی با خودرو از خیابانی میگذشت. تابلویی نظرش را جلب کرد که روی آن نوشته بود «پیراهن و زیرشلواری فروخته میشود». رو به «کریم بوذرجمهری» کرد و گفت: عجیب زمانهای شده! همه جور وزیر دیده بودیم، الا وزیرِ شلواری!”
برگرفته از کتاب «خاطرات ملکه مادر»، صفحه 90
درباره این سایت